با توجه به جایگاه صنعت گردشگری در دنیا، رقابت در جذب گردشگر در میان مقصدهای مختلف جهان چهرهای تنگاتنگ به خود گرفته است. امروزه همه دریافتهاند که این صنعت همانند مخزن سوختی عمل میکند که پایانناپذیر است و عائدی آن در مرور زمان، قالبی تصاعدی به خود میگیرد. در ايران با چکیده کامل
با توجه به جایگاه صنعت گردشگری در دنیا، رقابت در جذب گردشگر در میان مقصدهای مختلف جهان چهرهای تنگاتنگ به خود گرفته است. امروزه همه دریافتهاند که این صنعت همانند مخزن سوختی عمل میکند که پایانناپذیر است و عائدی آن در مرور زمان، قالبی تصاعدی به خود میگیرد. در ايران باتوجه به پتانسيل بالاي گردشگري، لازم است از این منبع درآمدی نامحدود در قالب ارزش در راستای رشد و توسعه پایدار، بهرهگیری لازم گرفته شود. چرا که ارزشآفرینی برند مقصد موجب میشود یک مقصد در مقایسه با دیگری در جایگاه رقابتی بالاتر و نهایتا مورد انتخاب گردشگران قرار گیرد. در پژوهش حاضر، ابتدا به بررسی ادبیات موجود، پرداخته شد. سپس با تکنیک مصاحبه با 18 نفر از خبرگان دادههاي مرتبط با خلق ارزش برند مقصد استخراج شد. سپس با روش گراندد تئوری، مفاهیم استخراج و بعد مقولهبندی آنها صورت گرفت که در نهایت الگوی پاردایمی طراحی گردید. در نتايج حاصل عواملی چون رشد اقتصادی، توسعه پایدار مقصد، جذب سرمایه و شناخت تمدن جهانی کشور به عنوان مقولات علّی خلق ارزش برند مقصد و مقولاتی چون طراحی هویت مقصد، تبلیغات، برنامهریزی، تأمین به عنوان راهبردها و مقولاتی مانند تنوع اقوام، ضعف قوانین و عدم الگوبرداری به عنوان مداخلهکننده در تحقق راهبردها عنوان شد. در ادامه، عوامل زمینهای تحقق راهبردها شامل ارثبری مدیران، مدیریت یکپارچه، همکاری بخش دولتی و خصوصی عنوان شد. برحسب این پژوهش، پیامدهای حاصل از خلق ارزش برند مقصد شامل رشد سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی، رونق گردشگری، توسعه پایدار و سایر موارد عنوان شده میباشد.
پرونده مقاله