در حال حاضر که برندسازی برای مقصدهای گردشگری از اهمیتی حیاتی برخوردار شده است، این مقصدها تلاش دارند حمایتهای گستردهتری در زمینههای اجتماعی، محیطزیست، مدیریت و... جلب کنند و شیوههای مدیریت برندسازی مقصدها را برای توسعه گردشگری منطقه خود تعیین نمایند. این مهم نیازم چکیده کامل
در حال حاضر که برندسازی برای مقصدهای گردشگری از اهمیتی حیاتی برخوردار شده است، این مقصدها تلاش دارند حمایتهای گستردهتری در زمینههای اجتماعی، محیطزیست، مدیریت و... جلب کنند و شیوههای مدیریت برندسازی مقصدها را برای توسعه گردشگری منطقه خود تعیین نمایند. این مهم نیازمند شناسایی عوامل مؤثر در تعیین رویکرد مطلوب مدیریتی است. پژوهشحاضر، با هدف تعیین رویکرد مدیریت برندسازی پایدار مقصدهای گردشگری ساحلی از طریق شناسایی عوامل مؤثر بر این رویکرد تلاش داشته تا با نظریه مبتنی بر منابع این مهم را با تکنیک متاسوات در منطقه ساحلی چابهار انجام دهد. این پژوهش به روش توصیفی- تحلیلی و ترکیبی در جامعه آماری 84 نفری خبرگان و گردشگران انجام شده و در آن از شاخصهای آزمون شده برند پایدار بهرهگیری شده است. رویکرد مبتنی بر منابع در برندسازی پایدار مقصد ساحلی چابهار، به عنوان مجموعه سرمایهها و قابلیتهایی تعریف شدند که به منظور شناسایی و واکنش به تهدیدها و فرصتهای موجود در دسترس و مفید هستند و بر مبنای «ارزشمندی»، «کمیابی»، «تقلیدناپذیری»، «جانشین ناپذیری منابع» و «قابلیتهای داخلی» در نظر گرفته شدند و به منظور شناسایی ابعاد رقابتی نیز منطقه ساحلی چابهار با عمان، کیش و قشم مقایسه شده است. با توجه به گرایش مردم محلی ودولت برای توسعه اقتصادی منطقه ساحلی چابهار و پژوهشهای کمی و کیفی انجام شده در منطقه، به نظر میرسد منطقه ساحلی چابهار از ظرفیتهای لازم برای مدیریت مشارکتی و اجتماع محور برخوردار است و از این رو بر اساس نتایج این پژوهش، رویکرد مدیریتی مطلوب برای این منطقه مبتنی بر منابع، مشارکتی و اجتماع محور تشخیص داده شده است.
پرونده مقاله
گردشگری به دلیل ماهیت خود، دارای زمینههای مناسبی جهت توسعه کارآفرینی میباشد. مطالعات محدودی در خصوص توسعه کارآفرینی در گردشگری صورت پذیرفته است. از جمله حوزههای رو به رشد گردشگری، گردشگری فرهنگی میباشد که گزینه مطلوبی برای توسعه در مقاصدی است که ظرفیتهایی در این چکیده کامل
گردشگری به دلیل ماهیت خود، دارای زمینههای مناسبی جهت توسعه کارآفرینی میباشد. مطالعات محدودی در خصوص توسعه کارآفرینی در گردشگری صورت پذیرفته است. از جمله حوزههای رو به رشد گردشگری، گردشگری فرهنگی میباشد که گزینه مطلوبی برای توسعه در مقاصدی است که ظرفیتهایی در این زمینه دارند. در این مقاله سعی بر آن است با استفاده از نظریه داده بنیاد، مدلی جهت توسعه کارآفرینی در مقصد گردشگری فرهنگی ارائه شود. برای جمعآوری داده از مصاحبه نیمهساختاریافته استفاده شده است. جامعه تحقیق، اساتید دانشگاهی و صاحبنظران دولتی در بخش گردشگری و مالکان کسبوکارهای فعال و شاغلان در زمینه گردشگری فرهنگی در شهر یزد بودهاند. در این تحقیق از نمونهگیری نظری استفاده شده است و حجم نمونه بر اساس اشباع نظری تعیین شده و 11 مصاحبه انجام شده و بر این اساس 367 کد اولیه، 97 کد ثانویه، 44 کد مفهومی و 10 مقوله استخراج گردیده است. بر اساس نتایج به دست آمده و با بهرهگیری از مدل سهشاخگی، عوامل مؤثر بر توسعه کارآفرینی در گردشگری فرهنگی در سه دسته کلی عوامل ساختاری، بسترها و شرایط محیطی و عوامل رفتاری تقسیمبندی شدهاند و هریک از دستههای مذکور شامل مؤلفهها و شاخصهای مرتبط میباشند.
پرونده مقاله